سکوت مدعیان «آشتی ملی» در قبال توهین به «قهرمانان ملی»/ حمایت صفحه مجازی محمد خاتمی از سخنان هتاکانه میرحسین موسوی/ چرا روحانی ، ظریف، لاریجانی و حسن خمینی در قبال اهانت به حاج قاسم سکوت کردهاند؟
پنجشنبه 20 مرداد 1401 ساعت 16:45 پنجشنبه 20 مرداد 1401 14:30 ساعت 2022-8-11 16:45:49
شناسه خبر : 359774 بیتفاوتی یا بی غیرتی؟ سکوت مدعیان «آشتی ملی» در قبال توهین به «قهرمانان ملی»/ حمایت صفحه مجازی محمد خاتمی از سخنان هتاکانه میرحسین موسوی/ چرا روحانی ، ظریف، لاریجانی و حسن خمینی در قبال اهانت به حاج قاسم سکوت کردهاند؟ خاتمی و سایر اصلاح طلبان که قبلا طرح موسوم به آشتی ملی را مطرح کرده بودند اکنون در برابر توهین به قهرمانان ملی ایرانیان سکوت کرده و اینگونه دورویی که را نشان دادهاند.
گروه سیاسی-رجانیوز: دو روز پیش وبسایت کلمه، نوشتاری از میرحسین موسوی با عنوان «مقدمهای بر ترجمه عربی بیانیههای جنبش سبز» منتشر کرد که در آن میرحسین موسوی اتهاماتی را به ایران نسبت داده که تاکنون هیچ دشمنی، خصومت خود را با ایران اینچنین بیان نکرده است.
این اظهارات میرحسین موسوی با واکنش کاربران رسانهای و فعالان سیاسی مواجه شد اما نکته مهم ماجرا، عدم واکنش چهرههای شاخص اصلاحات در برابر این بیانیه است.
سید محمد خاتمی که سالهاست برای بازگشت به عرصه سیاست تلاش میکند همیشه در پیچهای تاریخی با سکوت خود، در جهت رادیکالیسم حرکت کرده و همراهی خود را با اپوزوسیون نظام نشان داده است.
او و سایر اصلاح طلبان که در سال 95 طرح موسوم به آشتی ملی را مطرح کرده بودند اکنون در برابر توهین به قهرمانان ملی ایرانیان سکوت کرده و اینگونه دورویی که را نشان دادهاند. هرچند این ادعای دروغین اصلاح طلبان همان زمان با واکنش محکم رهبر معظم انقلاب روبه رو شد به طوری که ایشان در ۲۹ بهمن ۱۳۹۵ در سخنرانی خود در دیدار با مردم تبریز فرمودند:«چرا میگویید آشتی؟ مگر مردم باهم قهرند؟ مردم با آن کسانی که روز عاشورا آمدند وسط خیابان و با قساوت و بیحیایی، جوان بسیجی را در خیابان لختکردند و کتک زدند، قهرند و آشتی هم نمیکنند.»
اما او بار دیگر ترجیح داده تا بازهم راه خود را ازفتنهگران جدا نکند و همچنان به حمایت از حرمتشکنان عاشورای حسینی بپردازد.
درسال 98 و پس از ترور حاج قاسم درحالی که شرایط حضور سید محمد خاتمی در تشییع میلیونی مهیا بود او تصمیم گرفت در تشییع به یادماندنی حاج قاسم شرکت نکند و تنها به یک پیام تسلیت اکتفا کند.
ولی حالا که میرحسین موسوی در بیانیهای کاملا تروریستی، همراه با نظر دشمنان به حاج قاسم سلیمانی و یاران او توهین کرده است سید محمد خاتمی نه تنها واکنشی درخور نشان نداده است بلکه رسانه منتسب به وی که سخنان و مواضع او را پوشش میدهد به بازنشر بیانیه و حمایت کاربران ضدانقلاب از این بیانیه پرداخته است.
محمد جواد ظریف فرد دیگری در جبهه اصلاحات است که همیشه ادعای دوستی صمیمانه با حاج قاسم سلیمانی را داشته اما در برابر حمله ناجوانمردانه میرحسین موسوی به او، سیاست سکوت را در پیش گرفته است. او که همیشه خود را در رقابت با حاج قاسم سلیمانی میدانست و حتی در فایل صوتی لو رفته بر فاصله محبوبیت خود با شهید سلیمانی اشاره و به آن حسادت میکرد در این شرایط که قلب همه ایرانیان از این اهانت نامه آشکار خون شده سیاست سکوت و سر بردن در برف را پیشه کرده است.
البته این سیاست سکوت تنها مختص این دو نفر نیست، سید حسن خمینی، حسن روحانی، علی لاریجانی، اسحاق جهانگیری چهرههای شاخص دیگری هستند که برای کوچکترین اتفاق واکنش نشان میدهند اما هنوز موضع خود را در برابر بیانیه داعشگونه میرحسین موسوی مشخص نکردهاند. جالب آنکه بسیاری از این افراد در دولت پیشین سعی میکردند با وعده رفع حصر سران فتنه برای خود بین اپوزیسیون جایگاهی پیدا کنند. برخی از آنها نیز که کارنامه مبهم در سال 88داشتند بار دیگر نسبت به بی حرمتی به فرزندان انقلاب که در راه امنیت و ارزشهای مردم جان دادند سکوت خائنانهای در پیش گرفتهاند. همچنین طبق گزارش امروز فرهیختگان، بسیاری از چهرههای اصلاحطلب همچون غلامحسین کرباسچی، حسن رسولی، مصطفی کواکبیان، و… نیز حاضر به اعلام موضع درباره این بیانیه نشدند.
فرهیختگان در این گزارش نوشت: اگرچه مهمترین دلیل ریزش سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان در یک دهه اخیر سرمایهگذاری حداکثری روی دولت روحانی و ناکارآمدی وی در ابعاد مختلف بهویژه اقتصادی است اما مدل رفتاری اصلاحات مهمترین عاملی است که جریان اصلاحات را روی ریل سقوط قرار داده و آن را تدریجا به قعر صفبندیهای سیاسی سوق داده است.
کنش افراطی و رادیکال از یکسو و انفعال چهرههای شاخص اصلاحات در بزنگاههای مهم دو اشتباه رفتاری است که ظاهرهای بزکشده را کنار زده و جسم چندپاره جناح اصلاحات را روزبهروز عریانتر میکند. رفتارهای آشوبطلبانه اصلاحطلبان رادیکال از انتخابات 88 آغاز شد و امواج آن بعد از 13 سال همچنان ادامهدار است.
میرحسین موسوی پرچمدار فتنه 88 که زمانی بهخاطر انبوهی از هواداران تا حد اعلام زودهنگام پیروزی در انتخابات به خود مطمئن شده بود، اخیرا نیز در نوشتاری با عنوان «مقدمهای بر ترجمه عربی بیانیههای جنبش سبز» ضمن پافشاری مجدد بر تایید رفتار غلط خود در سال 88 دامنه اظهارات رادیکال خود را از حاکمیت فراتر برده و آشکار به شهدای مدافع حرم ازجمله سردار شهید حاجحسین همدانی توهین کرده است.
او در این نوشتار که بیشتر شبیه یک تسویهحساب سیاسی است، ضمن اینکه پیدایش داعش را نتیجه اقدامات ایران دانسته، حکومت سوریه را «کودککش» خطاب کرده و رزمندگان ایرانی را به «خونریختن در سرزمینهای بیگانه برای تحکیم پایههای رژیمی کودککش» متهم کرده است.
موسوی درحالی در سال 2022 حضور ایران در جبهه نبرد علیه داعش را به سخره میگیرد که حتی افرادی که در ابتدا مخالف سرسخت حضور منطقهای ایران در سوریه بودند بعد از اتفاقات اخیر منطقه و بهویژه پس از شهادت سردار سلیمانی دیگر نمیتوانند در مذمت این حضور سخن بگویند؛ چراکه گروهک تروریستی داعش صراحتا از ولایت خراسان سخن میگفت و قصد داشت پس از دمشق و بغداد، تهران را نیز به حکومت خود ضمیمه کند. اظهارنظر موسوی درمورد چگونگی پیدایش داعش نیز همانگونه که نشان میدهد دوری 13ساله او از میدان سیاست یا فهم سیاسی او را از کار انداخته یا جز اظهارات سخیف چاره دیگری برای بازگشت به میدان سیاست برایش باقی نگذاشته است. برخلاف ادعای موسوی پیدایش داعش نه به جنگ سوریه که به زمان شکلگیری جماعت توحید و جهاد باز میگردد. این گروه در سال 2004 به القاعده پیوست و دو سال بعد در ائتلاف با گروههای اسلامگرای افراطی، «مجلس شورای مجاهدین» را تشکیل داد. مجلس شورای مجاهدین به همراه چند گروه شورشیِ دیگر «حکومت اسلامی عراق» را ایجاد کردند. با آغاز جنگ داخلی در سوریه این گروه فعالیتش را تحتعنوان داعش ادامه داد. با وجود تمامی این صحبتهای غیرواقعی و ساختارشکنیها اما دیگر نهتنها کسی برای موسوی کفوسوت نمیزند بلکه همطیفان او نیز حاضر به دفاعی حداقلی از اظهارات ساختارشکنانه او نیستند. روی دیگر این کنش رادیکال انفعال و سکوت مصلحتاندیشانه چهرههای شاخص اصلاحطلب است. تاکنون هیچکدام از چهرههای شاخص اصلاحطلب نسبت به نوشتار موسوی که عملا بازگویی سخنان جماعت اپوزیسیون و برانداز جمهوری اسلامی است واکنش نشان ندادهاند، با وجود این برای تهیه گزارش امروز «فرهیختگان» نیز به سراغ بسیاری از چهرههای شاخص اصلاحطلب چون غلامحسین کرباسچی، حسن رسولی، مصطفی کواکبیان، و… رفتیم که هیچکدام حاضر به اعلام موضع در رابطه با نوشتار تند و رادیکال میرحسین موسوی نشدند. البته انفعال و سکوت اصلاحطلبان در برابر اظهارات ساختارشکنانه مسالهای نیست که مختص به نوشتار اخیر موسوی بشود، اصلاحطلبان از ابتدای روی کارآمدن دولت خاتمی در دوم خرداد 76 تاکنون در مواجهه با این ساختارشکنیها دچار انفعال بودهاند. حدود یک دهه قبل سیدمحمد خاتمی در این رابطه در جلسهای با تعدادی از جوانان اصلاحطلب گفته بود:«هرکسی میآید یک حرفهایی میزند و من باید تاوان به حسین شریعتمداری بدهم که بله شما گفتید که علیه خدا هم میتوان تظاهرات کرد، این را اصغرزاده گفته به من چه؟ یا شما گفتید امامخمینی به موزه تاریخ سپرده شود، آن را گنجی گفت، من با گنجی اختلافنظر داشتم یا اینکه در عاشورا علیه امامحسین شعار دادند، خب غلط کردند، این را چرا به حساب من میگذارید؟ شاید ما نقصمان این بود که روشنتر مطالب خود را نگفتیم.» آنچه یک دهه قبل خاتمی بهعنوان یک نقیصه شخصی به آن معترف بود اکنون به یک بیماری رایج بین اصلاحطلبان تبدیل شده است، بهنحوی که سکوت و انفعال اصلاحطلبان در مواجهه با بسیاری از ساختارشکنیها ازجمله نوشتار اخیر میرحسین موسوی باعث شده است عملا مرزی بین اصلاحطلبی اصلاحطلبان و راهبرد براندازی جماعت اپوزیسیون باقی نماند.
لینک کوتاه » http://rajanews.com/node/359774 لینک کوتاه کپی شد 1 پسندیدم ارسال به »
نام شما ایمیل اطلاعات این فیلد خصوصی است و منتشر نمیگردد. وب سایت ۲ بعلاوه ۴ میشود دیدگاه * نظرات حاوی متن تبلیغاتی، متن فارسی با حروف لاتین (فینگلیش)، توهین و الفاظ ناشایست، نمایش داده نخواهد شد.